ناب

چند وقتیه همش دنبال ناب هستم مثلا آدم ناب ، دوست ناب ، حرفای ناب ،صداقت ناب



چرا آیا؟

من نوشت...

اونقد دلم برای اینجا تنگ شده بود که نگو ، دلم تنگ شده  برای همه دوستایی که امروز به داشتنشون افتخار می کنم به همه شماهایی که نمی دونم چی شد باهاتون آشنا شدم

خیلی دوستون دارم خیلی

این چند روز خونه مامانم اینا بودم خیلی با بابام حرف زدم منی که در طول عمرم نشده بود یک ساعت با بابام صحبت کنم ، اون روز خیلی راحت حرفای دلمو بهش زدم و کلی حرفای پدرونه ای که تشنه شنیدنشون بودمو شنیدم

بابام می گفت : مدعی گر به سرت تیغ زند هیچ مگو / که صلاح کم محلی برنده تر از شمشیر است

راست میگفت خیلی جاها باید کم محلی کردو گذشت

خیلی حرفای دیگه ای که جاش نیست اینجا بگم

در مورد زینبم باید بگم هیچ خبری ازش ندارم دوستی ما هم تموم شد به همین راحتی

دلم یه رفاقت ناب می خواد یه دوسیته خوبه خوب ، یه رفیقی که وقتی براش میمیرم حداقل برام تب کنه ....



بعد نوشت :

پ ن شماره 1: فیروزه عزیزم نمی تونم بیام وبت به محض اینکه وبتو باز میکنم سیستمم هنگ میکنه بعدم ریست میشه شرمنده


پ ن شماره 2 : دوست داشتم نظراتونو جواب بدم تو پستای قبلی اما نشد از این پست جواب میدم





اومدیده شدم

سلام به همه دوستای مهربونم

راستش چند روزی مهمونه مامان خانم بودم جای همتون خالی

خدا رو شکر روحیه ام عوض شد و خیلی بهترم

انشااله میام هم وب تک تکتون سر می زنم و هم مطلب جدید می ذارم

همتونو دوست دارم یه عالمه


دلم تنگه

با حس عجیبی ، با حال غریبی / دلم تنگته

پر از عشق و عادت ، بدون حسادت / دلم تنگته

گله بی گلایه ، بدون کنایه / دلم تنگته

پر از فکر رنگی ، یه جور قشنگی / دلم تنگته

تو جایی که هیشکی ، واسه هیشکی نیستو ، همه دل پریشن!

دلم تنگه تنگه ، واسه خاطراتت ، که کهنه نمیشن

دلم تنگه تنگه برای یه لحظه ،کناره تو بودن

یه شب شد هزار شب ، که خاموش و خوابن / چراغای روشن

******

منه دل شکسته ، با این فکر خسته / دلم تنگته

با چشمای نمناک ، تر و ابری و پاک / دلم تنگته

ببین که چه ساده ، بدون اراده / دلم تنگته!

مثله این ترانه ، چقدر عاشقانه / دلم تنگته

دلم تنگته …

یه شب شد هزار شب ، که دلغنچه ی ما ، قرار بوده واشه

تو نیستی که دنیا ، بسازم نرقصه ، به کامم نباشه

چقدر، منتظرشم ، که شاید از این عشق ، سراغی بگیری!

کجا ، کی ؟ کدوم روز؟ / منو با تمام دلت میپذیری؟!

منه دل شکسته ، با این فکر خسته / دلم تنگته

با چشمای نمناک ، تر و ابری و پاک / دلم تنگته

ببین که چه ساده ، بدون اراده / دلم تنگته!

مثله این ترانه ، چقدر عاشقانه / دلم تنگته

دلم تنگته …



خیلی سعی می کنم حرفاشو فراموش کنم اما نمیشه ، نمی شه قدم زدنامونو فراموش کنم نمی شه دلتنگی های خوابگاهو فراموش کنم ، نمی تونم شیطنتامونو فراموش کنم، نمی تونم عصرایی که می رفتیم زیر میز تلوزیونه خوابگاه می نشستیمو و چرت می گفتیم و تو سر و کله هم می زدیمو فراموش کنم، نمی تونم شبایی که کل خوابگاهو تاب می خوردیمو و شیطنت می کردیمو فراموش کنم یادته وقتایی که غصه دار می شدم می اومدی میگرفتیم تو دلت می گفتی بهاری غصه چرا مگه من مردم؟ اصلا غلط می کنی غصه بخوری؟ یادته یا نه؟ یادته یه شب دوتایی رو تخت من خوابیدیم ؟چقد جامون تنگ بود اما خیلی خوب بود

نمی تونم خدا ، من نمی تونم فراموشش کنم


خدا نمیشه کاری کنی خود کرده را تدبیر باشد؟؟ من بد کردم خدا ، بد کردم یه کاری کن خـدا



من مقصر بودم ازشم عذرخواهی کردم اما گفت دیگه بهم اعتماد نداره گفت برو ازت متنفرم

بهش حق می دم

بچه ها شرمندتونم زود میام نظراتونو تایید می کنم

این روزا دارم از نبود زینب دق می کنم

چله

تصمیم گرفتم چله بگیرم اول از همه چله دروغ و غیبت و شبی 1صفحه از قرآن



کسایی که دوست دارن با من هم قدم بشن یا علی