دلم اندازه دنیا گرفته

منو ببخش غریبه

که بهت شانس آشنایی نمی دم ...

دیگه طاقت دل کندن ندارم ..



راستش یه عالمه تایپ کردم اما پرید فقط اینکه دلم گرفته خیلی هم گرفته


برام سخت نبود که تو وبش برای من اینا رو نوشته حتی درد نداشت برام نوشته بود ازت متنفرم دردم از اونجاییکه خود کرده را تدبیر نیست خودم کردم و حالا من موندم و عذاب وجدان


خیلی وقته دستات اون دستای قدیم نبود خیلی وقته جای دستای منو قدم زدن و یه عالمه حرف زدنو دیگران گرفته بودن حرفی نبوده و نیست

دلم برای بهاری گفتنت تنگ شده

به قوله خودت شرم کم ، خیلی وقته خیر و شرم از سرت کم شده بازم حرفی نیست


تاحالا به هر دوستی صمیمی شدم یه جوری ازم دور شد

این دنیای مجازی رو برا همین دوست دارم



برای بعضی دردها نه می توان گریـه کرد نه می توان فریـآد زد
برای بعضی دردهآ فقط می توان نگـاه کرد لبخند زد و
بی صدا شکست.........!


پستم خیلی مبهم بود ببخشید راستش برا دلم نوشتمش

کنجدی


دلم عجیب یک غیر منتظره خوب می خواد

ادامه مطلب ...